تعداد بازدید : 7601
تعداد نوشته ها : 9
تعداد نظرات : 0
وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ ..این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مىآید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مىکشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجهاش جز فساد نمىتواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کردهاند و چه مىکنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمىدارد، عمل چنین شخص نشان مىدهد سخنش نیز باطل و بىاعتبار است.این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مىآید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مىکشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجهاش جز فساد نمىتواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کردهاند و چه مىکنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمىدارد، عمل چنین شخص نشان مىدهد سخنش نیز باطل و بىاعتبار است.206- وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ....این صفت سوم طاغوت که در مقابل ناصحان عکس العمل نشان مىدهد تفسیر أحسن الحدیث، ج1، ص: 376 در حالات عبد الملک مروان طاغوت بنى امیه نقل کردهاند که بالاى منبر در مدینه گفت: به خدا قسم هر که مرا بعد از این امر به تقوى کند گردنش را خواهم زد.اگر «بالاثم» مفعول «اخذته» باشد منظور آنست که: قدرت و توانایى او را در مقابل امر به معروف به گناه وا مىدارد و گناه بالاى گناه مىکند، ممکن است باء براى سبب باشد یعنى: چون گفته شود از خدا بترس، توانایى و خودبینى او را مىگیرد (عربده مىکشد ناسزا مىگوید، توهین مىکند) این عکس العمل در اثر گناهان است که مرتکب شده و قلب او را تیره کرده است.207- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.این گروه دوم از مردم است در مقابل گروه اول، «یشرى» به معنى فروختن مىباشد، یعنى از جمله مردم کسى است که وجود خویش را براى رسیدن به رضاى خدا بذل مىکند رضاى خدا در نظر او چنان مهم و با ارزش است که در راه آن حتى از بذل جان دریغ ندارد، در بسیارى از آیات قرآن در وصف مؤمنان واقعى گفته شده که وجود و اموال خود را در رضاى خدا بذل مىکنند:این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مىآید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مىکشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجهاش جز فساد نمىتواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کردهاند و چه مىکنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمىدارد، عمل چنین شخص نشان مىدهد سخنش نیز باطل و بىاعتبار است.206- وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ....این صفت سوم طاغوت که در مقابل ناصحان عکس العمل نشان مىدهد تفسیر أحسن الحدیث، ج1، ص: 376 در حالات عبد الملک مروان طاغوت بنى امیه نقل کردهاند که بالاى منبر در مدینه گفت: به خدا قسم هر که مرا بعد از این امر به تقوى کند گردنش را خواهم زد.اگر «بالاثم» مفعول «اخذته» باشد منظور آنست که: قدرت و توانایى او را در مقابل امر به معروف به گناه وا مىدارد و گناه بالاى گناه مىکند، ممکن است باء براى سبب باشد یعنى: چون گفته شود از خدا بترس، توانایى و خودبینى او را مىگیرد (عربده مىکشد ناسزا مىگوید، توهین مىکند) این عکس العمل در اثر گناهان است که مرتکب شده و قلب او را تیره کرده است.207- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.این گروه دوم از مردم است در مقابل گروه اول، «یشرى» به معنى فروختن مىباشد، یعنى از جمله مردم کسى است که وجود خویش را براى رسیدن به رضاى خدا بذل مىکند رضاى خدا در نظر او چنان مهم و با ارزش است که در راه آن حتى از بذل جان دریغ ندارد، در بسیارى از آیات قرآن در وصف مؤمنان واقعى گفته شده که وجود و اموال خود را در رضاى خدا بذل وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ ..این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مىآید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مىکشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجهاش جز فساد نمىتواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کردهاند و چه مىکنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمىدارد، عمل چنین شخص نشان مىدهد سخنش نیز باطل و بىاعتبار است.این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مىآید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مىکشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجهاش جز فساد نمىتواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کردهاند و چه مىکنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمىدارد، عمل چنین شخص نشان مىدهد سخنش نیز باطل و بىاعتبار است.206- وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ....این صفت سوم طاغوت که در مقابل ناصحان عکس العمل نشان مىدهد تفسیر أحسن الحدیث، ج1، ص: 376 در حالات عبد الملک مروان طاغوت بنى امیه نقل کردهاند که بالاى منبر در مدینه گفت: به خدا قسم هر که مرا بعد از این امر به تقوى کند گردنش را خواهم زد.اگر «بالاثم» مفعول «اخذته» باشد منظور آنست که: قدرت و توانایى او را در مقابل امر به معروف به گناه وا مىدارد و گناه بالاى گناه مىکند، ممکن است باء براى سبب باشد یعنى: چون گفته شود از خدا بترس، توانایى و خودبینى او را مىگیرد (عربده مىکشد ناسزا مىگوید، توهین مىکند) این عکس العمل در اثر گناهان است که مرتکب شده و قلب او را تیره کرده است.207- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.این گروه دوم از مردم است در مقابل گروه اول، «یشرى» به معنى فروختن مىباشد، یعنى از جمله مردم کسى است که وجود خویش را براى رسیدن به رضاى خدا بذل مىکند رضاى خدا در نظر او چنان مهم و با ارزش است که در راه آن حتى از بذل جان دریغ ندارد، در بسیارى از آیات قرآن در وصف مؤمنان واقعى گفته شده که وجود و اموال خود را در رضاى خدا بذل مىکنند:این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مىآید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مىکشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجهاش جز فساد نمىتواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کردهاند و چه مىکنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمىدارد، عمل چنین شخص نشان مىدهد سخنش نیز باطل و بىاعتبار است.206- وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ....این صفت سوم طاغوت که در مقابل ناصحان عکس العمل نشان مىدهد تفسیر أحسن الحدیث، ج1، ص: 376 در حالات عبد الملک مروان طاغوت بنى امیه نقل کردهاند که بالاى منبر در مدینه گفت: به خدا قسم هر که مرا بعد از این امر به تقوى کند گردنش را خواهم زد.اگر «بالاثم» مفعول «اخذته» باشد منظور آنست که: قدرت و توانایى او را در مقابل امر به معروف به گناه وا مىدارد و گناه بالاى گناه مىکند، ممکن است باء براى سبب باشد یعنى: چون گفته شود از خدا بترس، توانایى و خودبینى او را مىگیرد (عربده مىکشد ناسزا مىگوید، توهین مىکند) این عکس العمل در اثر گناهان است که مرتکب شده و قلب او را تیره کرده است.207- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.این گروه دوم از مردم است در مقابل گروه اول، «یشرى» به معنى فروختن مىباشد، یعنى از جمله مردم کسى است که وجود خویش را براى رسیدن به رضاى خدا بذل مىکند رضاى خدا در نظر او چنان مهم و با ارزش است که در راه آن حتى از بذل جان دریغ ندارد، در بسیارى از آیات قرآن در وصف مؤمنان واقعى گفته شده که وجود و اموال خود را در رضاى خدا بذل مىکنند
دسته ها :
1387/8/18 23:38