دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 7186
تعداد نوشته ها : 9
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
GraphistThem253
الامام الرضا (ع):

روانیست هیح مسلمانی  مسلمان دیگری را بترساند

از حمله حقوق میهمان ان است که او را از محلس خود تا در منزل همراهی کنی
دسته ها :
1387/8/20 18:29

توحه و رو اوری مرد برای همسرش بر عقت او می اقزاید

این سخن از امام رضا (ع) هست
دسته ها : مذهبی
1387/8/20 18:12
استعمال عطر و بوی خوش از اخلاق بیامبران استاین سخن از امام رضا (ع) هست
دسته ها : مذهبی
1387/8/20 18:3
به پاى دار نماز را از ابتداى آنکه آفتاب از جانب شرق به جانب غرب گردد- یعنى نماز پیشین و پسین تا در آمدن تاریکى شب یعنى نماز شام و خفتن- و به پاى دار نماز بامداد، خود نماز بامداد مشهود باشد- یعنى ملایکه شب و ملایکه روز گواه شوند بدین نماز بامدادآنگه خداى- عزّ و جلّ- جبرئیل را- علیه السّلام- فرستاد تا پیغمبر را- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- بیان کرد اوقات نماز و ارکان آن بر تفصیل. پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- گفت: امامى کرد مرا جبرئیل، به نزدیک در کعبه نماز پیشین کرد آن وقت که آفتاب را زوال افتاد یعنى از میان آسمان بگردید، و نماز دیگر کرد آنگاه که سایه هر چیزى                        تاج التراجم فی تفسیر القرآن للأعاجم، ج‏3، ص: 1279 چند بالاى وى بیفزود، و آنگاه نماز شام کرد آن وقت که روزه‏دار روزه گشاید یعنى که آفتاب فرو رود و نماز خفتن کرد آن وقت که شفق فرو رود یعنى سرخى، و نماز بامداد کرد آنگاه که طعام و شراب بر روزه‏دار حرام شود یعنى آنگه که صبح صادق برآید، و روز دیگر باز آمد و نماز پیشین کرد آن وقت که از آن بپرداخت سایه هر چیزى هم چند بالاى وى افزوده بود، و نماز دیگر کرد آن وقت [که‏] هر چیزى دو چند بالاى وى افزوده بود، و نماز شام کرد همان وقت که کرده بود و نماز خفتن کرد آن وقت [که‏] سه یکى از شب گذشته بود، و نماز بامداد کرد آن وقت که روشنایى بر تاریکى غلبه کرده بود، و گفت: یا محمّد! این است وقت تو و وقت پیغمبران از پیش تو. و وقت نماز میان این هر دو است یعنى هر که درین وقت که یاد کردیم نماز کند روا باشد و هر که پس ازین نماز کند، قضا باشد.و بدان که چند شرط باید که حاضر باشد تا در نماز شدن درست آید: اوّل ایمان است تا مؤمن نباشد به اعتقاد درست نماز از وى درست نیاید. و دیگر آنکه پاک باشد تن وى و جامه وى و جایگاه وى از حدث و جنابت و نجاست. و دیگر آنکه عورت پوشیده باشد مرد را از ناف تا زانو، و زن را همه تن مگر روى و دو کف وى. و دیگر آنکه روى به قبله آرد به مشاهدت و یقین و یا به اجتهاد. چنان که حال واجب کند در وقت اخبار. و دیگر آنکه اگر نماز فریضه باشد وقتش درآمده باشد. فرستادیم ما پیش از تو از رسولان ما، و نیابى سنّت ما را تحویلى- یعنى آن کسانى را که با ایشان دشمنى کردند هلاک برآوردیم چون پیغمبر از میان ایشان بیرون رفت‏و گروهى گفتند: چون پیغمبر- صلّى اللّه علیه و سلّم- به مدینه آمد، جهودان وى را کراهیت کردند و وى را حسد کردند، آمدند به نزدیک وى، و گفتند: اگر تو پیغمبرى راست گویى، جاى تو شام است، هرگز به مدینه هیچ پیغمبر نبوده است و پیغمبران به شام بوده‏اند و آن زمینى مقدّس است و زمین محشر است و آنجا اولیتر که باشى و هر چند که به روم نزدیک است ترا نباید ترسیدن که خداى تعالى پیغمبران را نگاه دارد.چون پیغمبر- علیه السّلام- این سخن بشنید، قصد غزو تبوک کرد بر آن نیّت که آنجا مقام کند. چون از غزو بپرداخت خداى- عزّ و جلّ- این آیت فرو فرستاد، پس از آن که سوره بنى اسرائیل به مکّه ختم افتاده بود وى را فرمود تا این آیت به اینجاى این سوره بنهد. و وى را فرمود تا به مدینه رود و گفت: آنجا بود زندگانى تو و مرگ تو، و از آنجا بود برانگیختن تو. و آنگاه وى را فرمود تا روى به طاعت خداى آورد و سخن دشمنان نشنود و خداى- عزّ و جلّ- وى را در دو جهان مقام بزرگ دهد، و گفت:أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداًبه پاى دار نماز را از ابتداى آنکه آفتاب از جانب شرق به جانب غرب گردد- یعنى نماز پیشین و پسین تا در آمدن تاریکى شب یعنى نماز شام و خفتن- و به پاى دار نماز بامداد، خود نماز بامداد مشهود باشد- یعنى ملایکه شب و ملایکه روز گواه شوند بدین نماز بامدادآنگه خداى- عزّ و جلّ- جبرئیل را- علیه السّلام- فرستاد تا پیغمبر را- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- بیان کرد اوقات نماز و ارکان آن بر تفصیل. پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- گفت: امامى کرد مرا جبرئیل، به نزدیک در کعبه نماز پیشین کرد آن وقت که آفتاب را زوال افتاد یعنى از میان آسمان بگردید، و نماز دیگر کرد آنگاه که سایه هر چیزى                        تاج التراجم فی تفسیر القرآن للأعاجم، ج‏3، ص: 1279 چند بالاى وى بیفزود، و آنگاه نماز شام کرد آن وقت که روزه‏دار روزه گشاید یعنى که آفتاب فرو رود و نماز خفتن کرد آن وقت که شفق فرو رود یعنى سرخى، و نماز بامداد کرد آنگاه که طعام و شراب بر روزه‏دار حرام شود یعنى آنگه که صبح صادق برآید، و روز دیگر باز آمد و نماز پیشین کرد آن وقت که از آن بپرداخت سایه هر چیزى هم چند بالاى وى افزوده بود، و نماز دیگر کرد آن وقت [که‏] هر چیزى دو چند بالاى وى افزوده بود، و نماز شام کرد همان وقت که کرده بود و نماز خفتن کرد آن وقت [که‏] سه یکى از شب گذشته بود، و نماز بامداد کرد آن وقت که روشنایى بر تاریکى غلبه کرده بود، و گفت: یا محمّد! این است وقت تو و وقت پیغمبران از پیش تو. و وقت نماز میان این هر دو است یعنى هر که درین وقت که یاد کردیم نماز کند روا باشد و هر که پس ازین نماز کند، قضا باشد.و بدان که چند شرط باید که حاضر باشد تا در نماز شدن درست آید: اوّل ایمان است تا مؤمن نباشد به اعتقاد درست نماز از وى درست نیاید. و دیگر آنکه پاک باشد تن وى و جامه وى و جایگاه وى از حدث و جنابت و نجاست. و دیگر آنکه عورت پوشیده باشد مرد را از ناف تا زانو، و زن را همه تن مگر روى و دو کف وى. و دیگر آنکه روى به قبله آرد به مشاهدت و یقین و یا به اجتهاد. چنان که حال واجب کند در وقت اخبار. و دیگر آنکه اگر نماز فریضه باشد وقتش درآمده باشد
دسته ها : مذهبی
1387/8/20 11:2
شیطان که در قرآن از آن بابلیس نیز تعبیر شده و از سجده کردن بآدم ابا و  امتناع نمود از آیات قرآن ظاهر میگردد که از طایفه جنّ بوده است مثل آیه وَ إِذْ  قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ «2»  و یاد کن زمانى را که بفرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس همه سجده کردند مگر ابلیس که از جنّ بود پس از امر پروردگارش عصیان ورزید. و آیه که از قول شیطان حکایت میکند خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ بضمیمه آیاتى که میفرماید طایفه جنّ را از آتش آفریدیم مثل وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ سوره حجر آیه 270 و جنود و ذریّه بسیارى دارد که براى اغواى اولاد آدم گمارده است چنانچه میفرماید وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً «3» (و بر- انگیز و سبک گردان هر که را میتوانى بآواز خود و گرد آور آنها را بواسطه سواره‏گان و پیادگانت و مشارکت کن با ایشان در مالها و فرزندان و وعده بده ایشان را، و وعده نمیدهد شیطان مگر از روى فریب و غرور) شیطان که در قرآن از آن بابلیس نیز تعبیر شده و از سجده کردن بآدم ابا و امتناع نمود از آیات قرآن ظاهر میگردد که از طایفه جنّ بوده است مثل آیه وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ «2» و یاد کن زمانى را که بفرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس همه سجده کردند مگر ابلیس که از جنّ بود پس از امر پروردگارش عصیان ورزید.و آیه که از قول شیطان حکایت میکند خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ بضمیمه آیاتى که میفرماید طایفه جنّ را از آتش آفریدیم مثل وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ سوره حجر آیه 270 و جنود و ذریّه بسیارى دارد که براى اغواى اولاد آدم گمارده است چنانچه میفرماید وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً «3» (و بر- انگیز و سبک گردان هر که را میتوانى بآواز خود و گرد آور آنها را بواسطه سواره‏گان و پیادگانت و مشارکت کن با ایشان در مالها و فرزندان و وعده بده ایشان را، و وعده نمیدهد شیطان مگر از روى فریب و غرور) امّا شیطان که در قرآن از آن بابلیس نیز تعبیر شده و از سجده کردن بآدم ابا و امتناع نمود از آیات قرآن ظاهر میگردد که از طایفه جنّ بوده است مثل آیه وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ «2» و یاد کن زمانى را که بفرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس همه سجده کردند مگر ابلیس که از جنّ بود پس از امر پروردگارش عصیان ورزید.و آیه که از قول شیطان حکایت میکند خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ بضمیمه آیاتى که میفرماید طایفه جنّ را از آتش آفریدیم مثل وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ سوره حجر آیه 270 و جنود و ذریّه بسیارى دارد که براى اغواى اولاد آدم گمارده است چنانچه میفرماید وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً «3» (و بر- انگیز و سبک گردان هر که را میتوانى بآواز خود و گرد آور آنها را بواسطه سواره‏گان و پیادگانت و مشارکت کن با ایشان در مالها و فرزندان و وعده بده ایشان را، و وعده نمیدهد شیطان مگر از روى فریب و غرور) امّا شیطان که در قرآن از آن بابلیس نیز تعبیر شده و از سجده کردن بآدم ابا و امتناع نمود از آیات قرآن ظاهر میگردد که از طایفه جنّ بوده است مثل آیه وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ «2» و یاد کن زمانى را که بفرشتگان گفتیم براى آدم سجده کنید پس همه سجده کردند مگر ابلیس که از جنّ بود پس از امر پروردگارش عصیان ورزید.و آیه که از قول شیطان حکایت میکند خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ بضمیمه آیاتى که میفرماید طایفه جنّ را از آتش آفریدیم مثل وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ سوره حجر آیه 270 و جنود و ذریّه بسیارى دارد که براى اغواى اولاد آدم گمارده است چنانچه میفرماید وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلَّا غُرُوراً «3» (و بر- انگیز و سبک گردان هر که را میتوانى بآواز خود و گرد آور آنها را بواسطه سواره‏گان و پیادگانت و مشارکت کن با ایشان در مالها و فرزندان و وعده بده ایشان را، و وعده نمیدهد شیطان مگر از روى فریب و غرور
دسته ها : مذهبی
1387/8/19 22:55
باسلام میلاد باسعادت قبله هفتم امام هشتم را تبریک میگویم ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس             خاموش کن صدا را نقاره میزند طوسامام رضا (ع) :ان کس که از گناه توبه کند مانند کسی است که بیگناه باشد
دسته ها : مذهبی
1387/8/19 22:32

عیاشى از امام صادق (علیه السلام) آورده است: وقتى نبى اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلم) آن سخنى را که در غدیر خم [راجع به ولایت و خلافت امیر المؤمنین على (علیه السلام)] ایراد فرمود، و چادرها و خیمه‏ها را به حرکت درآوردند مقداد از کنار گروهى از اصحاب عبور کرد که مى‏گفتند: چون مرگ پیامبر [صلّى اللّه علیه و آله و سلم‏] نزدیک شد و ایام حیاتش سپرى گشت و اجلش فرا رسید مى‏خواهد على [علیه السلام‏] را پس از خود ولى و سرپرست امت و خلیفه خود قرار دهد؟ ...عیاشى مى‏گوید: مقداد به راه افتاد و نبى اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلم) را از این جریان با خبر ساخت، آنحضرت بانگ «الصّلوة جامعة» برآورد و دستور تجمع اصحاب را صادر کرد. منافقان گفتند: مقداد ما را نزد پیغمبر [صلّى اللّه علیه و آله و سلم‏] بدنام و متهم ساخت، برخیزید تا برویم و براى او سوگند یاد کنیم [که ما چیزى نگفتیم‏] آنها آمدند و در برابر رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلم) نشستند و گفتند: پدران و مادران ما فداى شما باد، سوگند به آنکه ترا به حق برانگیخت و قسم به آنکه ترا با اعطاء منصب نبوت ارج نهاد آنچه که به عرض شما رساندند ما بر زبان نیاوردیم، سوگند به آنکه ترا بر بشر برگزید [چنان سخنى نگفتیم‏].نبى اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلم) فرمود: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَ کَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ یَنالُوا»: و در شب عقبه بر قتل تو توطئه کردند و موفق نشدند. «وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ»: با اینکه خداوند متعال آنان را در سایه فضل و مرحمت خویش بى‏نیاز و آبرومند ساخت در صدد انکار و خرده‏گیرى برآمدند

دسته ها : مذهبی
1387/8/19 13:9
 وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ ..این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مى‏آید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مى‏کشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجه‏اش جز فساد نمى‏تواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کرده‏اند و چه مى‏کنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمى‏دارد، عمل چنین شخص نشان مى‏دهد سخنش نیز باطل و بى‏اعتبار است.این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مى‏آید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مى‏کشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجه‏اش جز فساد نمى‏تواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کرده‏اند و چه مى‏کنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمى‏دارد، عمل چنین شخص نشان مى‏دهد سخنش نیز باطل و بى‏اعتبار است.206- وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ....این صفت سوم طاغوت که در مقابل ناصحان عکس العمل نشان مى‏دهد                        تفسیر أحسن الحدیث، ج‏1، ص: 376 در حالات عبد الملک مروان طاغوت بنى امیه نقل کرده‏اند که بالاى منبر در مدینه گفت: به خدا قسم هر که مرا بعد از این امر به تقوى کند گردنش را خواهم زد.اگر «بالاثم» مفعول «اخذته» باشد منظور آنست که: قدرت و توانایى او را در مقابل امر به معروف به گناه وا مى‏دارد و گناه بالاى گناه مى‏کند، ممکن است باء براى سبب باشد یعنى: چون گفته شود از خدا بترس، توانایى و خودبینى او را مى‏گیرد (عربده مى‏کشد ناسزا مى‏گوید، توهین مى‏کند) این عکس العمل در اثر گناهان است که مرتکب شده و قلب او را تیره کرده است.207- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.این گروه دوم از مردم است در مقابل گروه اول، «یشرى» به معنى فروختن مى‏باشد، یعنى از جمله مردم کسى است که وجود خویش را براى رسیدن به رضاى خدا بذل مى‏کند رضاى خدا در نظر او چنان مهم و با ارزش است که در راه آن حتى از بذل جان دریغ ندارد، در بسیارى از آیات قرآن در وصف مؤمنان واقعى گفته شده که وجود و اموال خود را در رضاى خدا بذل مى‏کنند:این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مى‏آید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مى‏کشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجه‏اش جز فساد نمى‏تواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کرده‏اند و چه مى‏کنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمى‏دارد، عمل چنین شخص نشان مى‏دهد سخنش نیز باطل و بى‏اعتبار است.206- وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ....این صفت سوم طاغوت که در مقابل ناصحان عکس العمل نشان مى‏دهد                        تفسیر أحسن الحدیث، ج‏1، ص: 376 در حالات عبد الملک مروان طاغوت بنى امیه نقل کرده‏اند که بالاى منبر در مدینه گفت: به خدا قسم هر که مرا بعد از این امر به تقوى کند گردنش را خواهم زد.اگر «بالاثم» مفعول «اخذته» باشد منظور آنست که: قدرت و توانایى او را در مقابل امر به معروف به گناه وا مى‏دارد و گناه بالاى گناه مى‏کند، ممکن است باء براى سبب باشد یعنى: چون گفته شود از خدا بترس، توانایى و خودبینى او را مى‏گیرد (عربده مى‏کشد ناسزا مى‏گوید، توهین مى‏کند) این عکس العمل در اثر گناهان است که مرتکب شده و قلب او را تیره کرده است.207- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.این گروه دوم از مردم است در مقابل گروه اول، «یشرى» به معنى فروختن مى‏باشد، یعنى از جمله مردم کسى است که وجود خویش را براى رسیدن به رضاى خدا بذل مى‏کند رضاى خدا در نظر او چنان مهم و با ارزش است که در راه آن حتى از بذل جان دریغ ندارد، در بسیارى از آیات قرآن در وصف مؤمنان واقعى گفته شده که وجود و اموال خود را در رضاى خدا بذل وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ ..این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مى‏آید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مى‏کشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجه‏اش جز فساد نمى‏تواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کرده‏اند و چه مى‏کنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمى‏دارد، عمل چنین شخص نشان مى‏دهد سخنش نیز باطل و بى‏اعتبار است.این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مى‏آید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مى‏کشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجه‏اش جز فساد نمى‏تواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کرده‏اند و چه مى‏کنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمى‏دارد، عمل چنین شخص نشان مى‏دهد سخنش نیز باطل و بى‏اعتبار است.206- وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ....این صفت سوم طاغوت که در مقابل ناصحان عکس العمل نشان مى‏دهد                        تفسیر أحسن الحدیث، ج‏1، ص: 376 در حالات عبد الملک مروان طاغوت بنى امیه نقل کرده‏اند که بالاى منبر در مدینه گفت: به خدا قسم هر که مرا بعد از این امر به تقوى کند گردنش را خواهم زد.اگر «بالاثم» مفعول «اخذته» باشد منظور آنست که: قدرت و توانایى او را در مقابل امر به معروف به گناه وا مى‏دارد و گناه بالاى گناه مى‏کند، ممکن است باء براى سبب باشد یعنى: چون گفته شود از خدا بترس، توانایى و خودبینى او را مى‏گیرد (عربده مى‏کشد ناسزا مى‏گوید، توهین مى‏کند) این عکس العمل در اثر گناهان است که مرتکب شده و قلب او را تیره کرده است.207- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.این گروه دوم از مردم است در مقابل گروه اول، «یشرى» به معنى فروختن مى‏باشد، یعنى از جمله مردم کسى است که وجود خویش را براى رسیدن به رضاى خدا بذل مى‏کند رضاى خدا در نظر او چنان مهم و با ارزش است که در راه آن حتى از بذل جان دریغ ندارد، در بسیارى از آیات قرآن در وصف مؤمنان واقعى گفته شده که وجود و اموال خود را در رضاى خدا بذل مى‏کنند:این دومین کار طاغوت است که در بالا گفته شد مراد از «تولى» ظاهرا حکومت و سرپرستى است، به نظر مى‏آید: طاغوت گاهى براى مطامع خود اقتصاد و نسل را به فساد و تباهى مى‏کشد، گذشته از این چون کارش مطابق عقل و انصاف نیست نتیجه‏اش جز فساد نمى‏تواند باشد، چنگیزهاى نوعى و یزیدهاى هر زمان، و استعمارگران آدمخوار و ثروت طلب جز تباه و فساد چه کرده‏اند و چه مى‏کنند؟!! وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ چون خدا فساد را دوست ندارد، مفسد را نیز دوست نمى‏دارد، عمل چنین شخص نشان مى‏دهد سخنش نیز باطل و بى‏اعتبار است.206- وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ....این صفت سوم طاغوت که در مقابل ناصحان عکس العمل نشان مى‏دهد                        تفسیر أحسن الحدیث، ج‏1، ص: 376 در حالات عبد الملک مروان طاغوت بنى امیه نقل کرده‏اند که بالاى منبر در مدینه گفت: به خدا قسم هر که مرا بعد از این امر به تقوى کند گردنش را خواهم زد.اگر «بالاثم» مفعول «اخذته» باشد منظور آنست که: قدرت و توانایى او را در مقابل امر به معروف به گناه وا مى‏دارد و گناه بالاى گناه مى‏کند، ممکن است باء براى سبب باشد یعنى: چون گفته شود از خدا بترس، توانایى و خودبینى او را مى‏گیرد (عربده مى‏کشد ناسزا مى‏گوید، توهین مى‏کند) این عکس العمل در اثر گناهان است که مرتکب شده و قلب او را تیره کرده است.207- وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ.این گروه دوم از مردم است در مقابل گروه اول، «یشرى» به معنى فروختن مى‏باشد، یعنى از جمله مردم کسى است که وجود خویش را براى رسیدن به رضاى خدا بذل مى‏کند رضاى خدا در نظر او چنان مهم و با ارزش است که در راه آن حتى از بذل جان دریغ ندارد، در بسیارى از آیات قرآن در وصف مؤمنان واقعى گفته شده که وجود و اموال خود را در رضاى خدا بذل مى‏کنند
دسته ها :
1387/8/18 23:38
در کتاب کافى عبد الاعلى مولى آل سام روایت کند که: خدمت حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: «قل اللّهمّ مالک الملک تؤتى الملک من تشاء و تنزع الملک ممّن تشاء» الیس قد اتى اللّه عزّ و جلّ بنى امیّة الملک قال: لیس حیث تذهب الیه. انّ اللّه عزّ و جلّ اتانا الملک و اخذته بنو امیّة، بمنزلة الرّجل یکون له الثّوب فیأخذه الاخر فلیس هو للّذى اخذه «1»: آیا نیست که خداوند                        تفسیر اثنا عشری، ج‏2، ص: 56عز و جل داده است بنى امیه را ملک؟ حضرت فرمود: چنین نیست که گفتى، خداوند عز و جل ما را عطا فرموده ملک، و بنى امیه آن را گرفتند و غصب کردند مانند شخصى که جامه‏اى خاصّه او باشد و دیگرى آن را بگیرد پس آن جامه متعلق نیست به آن گیرنده.تتمه: خیلى جاى تعجب است از جماعتى که گویند: ملک دنیا به امر خدا باشد، به هر که خواهد عنایت فرماید اما ملک دین که امامت است به دست ما باشد، به هر که مى‏خواهیم مى‏دهیم! و این غایت بى‏انصافى بلکه مرتبه‏اى از گمراهى است. بنابراین ملک دنیائى امامت، بنابر نص قرآنى که متصف باشد به عظمت در آیه کریمه «وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً» و ملک آخرتى که متّصف باشد به کبیر در آیه «وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْکاً کَبِیراً» هر دو، نامزد حضرت امیر المؤمنین و اولاد معصومین آن سرور علیهم السلام است. و آیه «تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ» اشاره به این ملک است، و آیه «تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ» اشاره است به آنکه لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ. «1»وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ: و ارجمند و سر افراز مى‏سازى هر که را خواهى به سبب نور ایمان و معرفت، مانند انبیاء و اولیاء و مؤمنین، وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ: و خوار و بى‏مقدار مى‏گردانى هر که را خواهى به سبب کفر و گمراهى، مانند کفار و منافقین و معاندین.تنبیه: مفسرین را در این آیه شریفه وجوهى است:1- مراد، اعزاز به سبب ایمان و طاعت، و اذلال به جهت کفر و معاصى است.2- اعزاز مؤمن، به تعظیم ثنا و مدح در دنیا، و به ثواب عظیم در آخرت و اذلال کافر، در دنیا به کشتن و اسیرى و جزیه، و در آخرت به عذاب الیم و عقاب جحیم.                        تفسیر اثنا عشری، ج‏2، ص: 573- مراد عزت، نبوت حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و امامت آل مطهر آن سرور و مراد ذلت، محرومى دشمنان ایشان از این منزلت.

4- مراد اعزاز و تعظیم حضرت محمد و آل محمد صلوات اللّه علیهم اجمعین به ذکر و صلوات و بقاى اسماء و آثار ایشان است در عالم، و در آخرت به رفعت منزلت و قبول شفاعت و قرب حضرت عزت و مراد از اذلال، خذلان دشمنان و قطع نسل و آثار ایشان و انهدام شخصیت آنان با کثرت شوکت و ثروت ایشان، از بنى امیه و مروانیه و عباسیه و غیر آنها، و در آخرت به ذلت عذاب و شدت عقاب گرفتار باشند

دسته ها :
1387/8/18 17:29
X